درباره وبلاگ


شاید برای آدمیت...
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 41
بازدید دیروز : 38
بازدید هفته : 116
بازدید ماه : 198
بازدید کل : 3028
تعداد مطالب : 19
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1

ان الدین عند الله الاسلام





http://niloblog.com/up/images/q9uel53pm3tfdqakqqf.jpg

می گویند سیاهے ِ چادرم چشمــــ را می زند !

چشم آدم هاے حریص و هرزه را ، چشم را که هیچ ! خبر ندارند تازگے

هاب دل را هم می زند ! دل آدم هاے مریض و بیمار دل را !

از شما چه پنهان چادرم دست و پا گیر هم هست ! دست و پاے بے بند و

بارے را می بندد !

چادر براے کسانے استــــ که نمے خواهند عزتــــ ِ آخرتشان را به بهاے

نا چیز ِ لبخند هاے هرزه بفروشند ...

 چادرم سند بندگے و عبودیتم را امضا مے کند ...



16 / 5 / 1391برچسب:حجاب, :: 12:25 ::  نويسنده : یه بچه شیعه

آیا بدون ولایت علی عملی قبول میشود؟

شیعه می گوید:

ولایت علی و فرزندان او از ارکان ایمان است که بدون آن ایمان انسان تحقق نمیابد و هرکس به ولایت آنها مومن نباشد کفر ورزیده وسزاوار دوزخ است

گرچه به توحید و رسالت پیامبرگواهی بدهد و نماز و روزه داشته باشد و به احکام اسلام پایبند باشد این سخن چگونه میتواند صحیح باشد؟

سوال دوم اینکه چرا این رکن بزرگ در قرآن به صراحت بیان نشده است؟

اول پاسخ سوال دوم :

در قرآن کریم و گفتار پیامبر(ص)مکرر در مورد جانشینی علی(ع) به صورت صریح و یا کنایه ای مطلب داریم و از همه روشن تر آیه ی بلاغ مربوط به غدیرخم  و خطبه ی بزرگ غدیریه ی پیامبر اسلام است.

پیامبر در حجه الوداع از جانب خداوند مامور شد پیامی را توسط صدهزار نفری که در غدیر خم جمع شده بودند به تمام امت برساند وآیه نازل شد

" یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین" مائده/67.

همه ی مردم آنجا گرد آمدند وپیامبر علی را به جایگاه خود فرا خواند و فرمود:ایهاالناس!

" من کنت مولاه فعلی مولاه " : ای مردم! من سرپرست و ولی واجب الاطاعه هرکس هستم پس علی هم مولا و ولی اوست.

و آنگاه از همگان برای ولایت علی(ع)پیمان گرفت وجناب عمربن خطاب اولین کسی بودکه به ایشان با چنین عبارتی تبریک گفت:" بخ بخ لک یابن ابی طالب اصبحت مولای و مولا کل مسلم" : به به بر تو ای فرزند ابوطاالب که مولای من و مولای کل مسلمانان شدی.1

 

اما سوال اول :

این قابل قبول نیست که  گفته شود بدون ولایت علی و ائمه ایمان انسان کامل نیست. بلکه

اگر کسی بگوید: حسبنا کتاب الله : ما را کتاب خدا کافی و بس است ، مفهوم آن این است که ما بر سنت و حدیث نیازی نداریم.

و یا کسی بگوید :حسبنا سنت السول: ما را سنت پیامبر کافیست ، مفهوم آن در حاشیه قرار دادن قرآن است.

در هردو مورد شخص قائل ایمانش کامل نیست و مشمول این آیه میشود که قرآن درباره ی یهودیان منفعت طلب و مصلحت اندیش فرمود :آنها به برخی احکام تورات مومن بوده و برخی را حذف می نمودند.میفرماید: افاتومنون ببعض الکتاب و تکفرون بعض...، : آیا به بخشی از تورات ایمان می آورید

و بخشی را انکار میکنید.و جزای کسی که چنین کند جز خواری و عذاب قیامت نیست.بقره/85.

کسی که کتاب الله را کافی بداند کفر بر سنت ورزیده و آنکه بگوید سنت الرسول کافی است کفر بر قرآن نموده است.

 

 

1-مسند احمد،ج،ص118و331.

صحیح مسلم،ج،ص325.

 



اینجا به توفیق الهی به مرور و به کمک دوستان بر اساس آیات قرآن و روایات به یکی از مبتلابه ترین گناهان کبیره در بین خودمان میپردازیم که غبیت نام دارد که از زنا سخت تر است و ما معمولاً دچارش میشویم
قبل از ارائه ی اولی پست باید یاد آوری کنم بعضاً در اعتراض به غیبت کردن با این جواب مواجه میشویم که :
این حرف و من جلوی خودشم میزنم
خوب باباجون میزنی که میزنی، غیبت یعنی حرفی که اگه جلوی کسی در جمع بهش بگی ناراحت میشه و شما حالا پشت سرش گفتی، ولو حقیقت محض هم باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!​!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگه دروغ باشه که میشه تهمت که پناه بر خدا از تهمت و آثار شومش !!!!!!!!!
خوب اولین رو تقدیم دوستان میکنم


بحث شیرین غیبت



مولا امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند: غیبت نشانۀ منافق است، نهایت تلاش شخص عاجز و ناتوان است، شدیدتر و بدتر از زناست و خوراک سگان دوزخ است.

و همچنین می فرمایند: سخن چینی شیوۀ کسی است، که [b]از دین بیرون رفته است.[/b]

و همچنین می فرمایند: ای بندۀ خدا، در گفتن عیب کسی شتاب مکن، شاید خدایش بخشیده باشد، و بر گناهان کوچک خود ایمن مباش، شاید برای آنان کیفر داده شوی! پس هرکدام از شما که به عیب کسی آگاه است، به خاطر آنچه از عیب خود می داند باید از عیب جویی دیگران خودداری کند.

و در روایت است که : هرگز رسوا مساز کسی را که می دانی خداوند تو را به عملی بدتر از آنچه او انجام داده رسوا نساخته.
خطبه 140، غررالحکم

حال بشینیم هی غیبت کنیم! بیکاریم دیگه سرگرمی دیگه ای هم که نیست، تازه کلی هم می خندیم، انگار نه انگار که از عزیزترین چیزها نزد خدا، آبروی مؤمنین است. واقعاً خیلی شجاعیم!! خیلی خیلی شجاعیم!! انگار نه انگار که خدا در قرآن می فرمایند «ویلٌ لکلّ همزه لمزه» وای بر تمام مسخره کنندگان. نترسیدن از این هشدار پروردگارپناه می برم به خدا از خشم خدا!!!


اى اهل ايمان

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً. «2»

اى اهل ايمان، از بيشتر بدگمانيها در باره يك ديگر اجتناب نمائيد كه برخى از آنها خلاف واقع و گناه است و همچنين از اوضاع درونى و زندگى داخلى اين و آن تجسّس نكنيد وغیبت یکدیگر را نکنید

بچه های تالار بیداری اندیشه بیاید با هم قرار بگذاریم غیبت نکنیم به هیچ قیمتی و تحت هیچ شرایطی و از خدا بخواهیم به حق امام زمان ما رو در این امر یاری کنه و توفیق ترک غیبت رو به ما بده

و در ضمن اگه کسی هم غیبت کرد شخص یا اشخاص رو از غیبت نهی کنیم و اگه میشد از شخص غایب دفاع کنیم واگه نتونستیم فضای غیبت رو عوض کنیم اوجا رو ترک کنیم که اینها سیره ی 14 معصوم هست
یا علی

الحديت-روايات تربيتى ج‏3 119 سوء ظن ..... ص : 119



7 / 5 / 1391برچسب:, :: 1:48 ::  نويسنده : یه بچه شیعه

جالبه

پسری انگلیسی رو به پسری ایرانی کرد و با کنایه گفت:

خیلی برای شما پسران ایرانی متاسفم که نمیتونید با دختران ایرانی دست بدهید و آنان را لمس کنید!!!!

پسر ایرانی در جواب گفت:

مگه شما اجازه دارید با ملکه ی کشورتان دست بدهید و اورا لمس کنید؟؟؟؟

پسر انگلیسی پاسخ داد:نه.هرکسی نمیتواند با او رابطه داشته باشد

پسر ایرانی نیز با لبخند گفت:همه ی دختران ایرانی نیز ملکه اند

(خدا این پسرا رو نگه داره)



4 / 5 / 1391برچسب:, :: 14:41 ::  نويسنده : یه بچه شیعه

فرض کن حضرت مهدی(عج) به تو مهمان گردد


ظاهرت هست چنانیکه خجالت نکشی؟؟؟

باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟؟؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟؟؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟؟؟

پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت

داری انقدر که یک هدید برایش بخری؟؟؟

حاضری گوشی همراه تو را چک بکند ؟؟؟

با چنین شرط که در حافظه دستی نبری!!!

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران؟؟؟

گر چنین بود میتوان گفت تو را شیعه اثنا عشری ؟؟؟؟



3 / 5 / 1391برچسب:, :: 15:52 ::  نويسنده : یه بچه شیعه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا کمکم کن...
قدم اول:
از خار انگور نمیچینند، هر راهی بروید بر اهلش وارد میشوید...(منتخب میزان الحکمة،ح4620)


روح توحیدی اش...
می خواست همه خداپرست واقعی باشند. غصه شان را میخورد که چرا حواسشان نیست.اما تذکر میداد:
کسی به غلام و کنیزش نگوید بنده ی من!غلامی هم به صاحبش نگوید ارباب و آقای من!شما بگویید یاور من،غلام ها بگویند سرور من.چون همه بنده ی خدایند و فقط او رب است.(تیسیر الاصول،ج3، ص214، به نقل از خاتم النبیین،ص85)
برای خودش هم امتیازی قائل نبودند:
مانند عیسی(علیه السلام) ستایشم نکنید،من بنده ام،بگویید عبدالله!(شمائل الرسول،ص77،به نقل از همان،ص88)
حتی حساستر و دقیقتر هم شده بود:
وقتی نظری دارید نگویید خدا و رسولش میگویند،بگویید هرچه خدا میخواهد.(اسدالغابه،ج3، ص52. به نقل از همان،ص91)
اینها را زیاد میگفت.

 

 



3 / 5 / 1391برچسب:, :: 14:55 ::  نويسنده : یه بچه شیعه

صفحه قبل 1 صفحه بعد